هو
آیت الله یزدی در جمع اساتید و طلاب مرکز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی:
« در جلسه ای رهبر معظم انقلاب به یکی از اعاظم حوزه که مخالف فلسفه است فرمودند: دلیل تأکید بر فلسفه این است که اگر فلسفه اسلامی مورد توجه قرار نگیرد مطالب نادرست فلسفه غرب را با عنوان اسلامی به خورد طلاب و فضلای ما می دهند.
متن کامل برخی از کتابهای کم نظیر فلسفی و عرفانی و اخلاقی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه (روی هر لینک کلیک کنید):
مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه
تقریرات فلسفه (شرح منظومه) جلد اول
تقریرات فلسفه (شرح منظومه) جلد دوم
تقریرات فلسفه (حکمت متعالیه) جلد سوم
-----------------------------------------------------------
بنظر بنده بعضی از کتب امام خمینی ره نه تنها کم نظیر بلکه بی نظیر است خصوصا کتابهای اخلاقی ایشان که با سبک خاص خودشان نوشته اند. لذا لازم دیدم که لینک کتب امام را برای استفاده علاقه مندان در وبلاگ بگذارم. همچنین برای مشاهده بقیه کتب حضرت امام ره و دیگر بزرگان فلسفه و عرفان، اینجا را کلیک کنید.
یا حق
استاد امینی نژاد از اساتید فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم و از شاگردان استاد یزدان پناه هستند. وبلاگی در ارائه دروس ایشان (اعم از فایلهای صوتی و متنی و...) موجود می باشد. جهت استفاده از مطالب و فایلهای ایشان، اینجا را کلیک کنید.
یا حق
یکی از اساتید ما از آیت الله جوادی آملی نقل میکردند:
درست است که ما نباید چیزی را بر آیات و روایات تحمیل کنیم، اما باید تحمّل خویش را در فهم آیات و روایات بالا ببریم.
یا حق
استاد احمد فربهی نقل میکردند:
« هنگامی که میخواستم یادگیری علم فلسفه را شروع کنم، یکی از اساتید ما که مخالف فلسفه بود به من گفت شما که میخواهی فلسفه و عرفان را شروع کنی، بیا این کتاب "عارف و صوفی چه می گوید" از مرحوم میرزا جواد آقای تهرانی را مطالعه کن تا با مبانی فلسفه و عرفان آشنا شوی.
من هم مردد شدم که آیا برای شروع فلسفه، این کتاب مناسب است یا نه. لذا رفتم پیش آیت الله جوادی آملی و بعد از نماز خدمت ایشان رسیدم و کتاب را نشان ایشان دادم و گفتم آیا بنظر شما برای شروع در فلسفه، این کتاب مناسب است؟
آیت الله جوادی فرمودند: « خدا رحمت کند مرحوم میرزا جواد آقای تهرانی را؛ ایشان نفهمیدند عارف و صوفی چه می گوید! »
------------------------------------------------
* لازم به ذکر است کتاب "عارف و وصفی چه میگوید"، در ردّ مبانی فلسفه و عرفان نوشته شده است.
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
مهمترین نکات آیت الله جوادی آملی در جمع هیئت مدیره مجمع عالی حکمت 21 آذر 88 را در ادامه مطلب مطالعه کنید. متن کامل این سخنان در پایگاه مجمع عالی حکمت اسلامی موجود است.
یا حق
خبرگزاری فارس، مصاحبه ای را با فرزند آیت الله بهجت تهیه کرده و ایشان، نکاتی کاربردی و آموزنده و مفید از پدرشان پیرامون فلسفه و عرفان نظری و نیز عرفان عملی را نقل کرده اند؛ مانند دیدگاه خاص آیت الله بهجت پیرامون فلسفه و احکام ارشادی، اساتید فلسفه آیت الله بهجت، تدریس فلسفه توسط آیت الله بهجت، دیدگاه ایشان درباره عرفان، نظر ایشان درباره فلسفه خواندن فرزندشان، نظر ایشان پیرامون عرفان عملی و سیر و سلوک، خاطرات و نکاتی ناشنیده از مرحوم قاضی، فشارهای مخالفان فلسفه و عرفان به ایشان، نظر ایشان درباره علامه طباطبایی، رابطه ایشان با امام خمینی و ...
برای مشاهده این مصاحبه که در دو قسمت منتشر شده است، روی دو لینک زیر کلیک کنید.
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
ماجرا از این قرار است که چند ماه قبل، حجت الاسلام وکیلی در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس، نقدی داغ بر مکتب تفکیک و جریان فعلی مخالف فلسفه و عرفان، بیان کردند که از جمله افرادی که بشدت مورد نقد استاد وکیلی قرار گرفت، آقای نصیری بود. خبرگزاری فارس این مصاحبه را در سه قسمت منتشر کرد.
بعد از این مصاحبه، آقای نصیری در مقاله ای با عنوان "توهم علامه گی" به نقد استاد وکیلی و سخنانشان پرداختند و مطالبی غیر متقن علیه فلسفه و عرفان به نگارش درآوردند.
استاد وکیلی فرصت را غنیمت شمرده و مناظره مکتوب را بهترین راه برای نشان دادن ضعف فلسفی و عرفانی آقای نصیری دانستند و درخواست کردند که بحث بجای پراکنده شدن توسط آقای نصیری، فقط بر روی مسائل مطرح در مناظره متمرکز گردد و تا وقتی که یک بحث به سرانجام نرسیده، به بحث بعدی پرداخته نشود؛ که البته درصورت جواب ندادن آقای نصیری، استاد وکیلی به ادامه جواب ها میپردازند. از آن زمان تا بحال استاد وکیلی و آقای نصیری چند مقاله را نگاشته اند که بنده به ترتیب انتشار آن مقالات در خبرگزاری فارس، لینک آنها را برای استفاده محققین و تنبیه مخالفین قرار میدهم.
نکته قابل توجه انکه آقای نصیری تا به امروز فقط دو پاسخ نوشته اند و حال انکه استاد وکیلی تا بحال نه مقاله دقیق در جواب ایشان نوشته اند که غالب آنها بی جواب مانده است. استاد رمضانی نیز در مصاحبه ای (کلیک کنید)، این مقالات استاد وکیلی را بسیار مفید معرفی کرده اند.
برای خواندن متن کامل و مشاهده لینک ها، به ادامه مطلب مراجعه کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از شبهاتی که پیرامون فلسفه اسلامی مطرح میکنند، این است که فلسفه صدرایی از یونان اخذ شده است و لذا قابل اعتماد نمی باشد و تا وقتی که باب العترة و قرآن و سنّت نبوی به روی ما مفتوح است چرا به سراغ باب الحکمه ی یونانی برویم؟
در ادامه مطلب، جملاتی از امام خمینی کبیر پیرامون عدم صحت انتساب فلسفه صدرایی به یونان گردآوری شده است؛ لعلهم یعقلون.
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن و حدیث برای طبقات مختلفه مردم آمده است، و در آن علومی است که برای یک طبقه عالی از دانشمندان است و دیگران از آن بکلّی بی بهره هستند؛ مانند براهینی که بر تجرد واجب و احاطه قیّومی اوست که شماها اگر تمام قرآن را بگردید نمی توانید اینگونه مسائل را از قرآن استفاده کنید؛ لیکن اهل آن، مانند فیلسوف بزرگ صدرالمتألّهین و شاگرد عالیمقدار آن، فیض کاشانی، علوم عالیه عقلیه را از همان آیات و اخبار که شماها هیچ نمی فهمید، استخراج می کنند. آری؛ هر کس نباید در علوم قرآن و حدیث دخالت کند. قرآن و حدیث نیز نهی از این تصرفات جاهلانه کرده است که شما بیخردان پا را از گلیم خود دراز نکنید.
امام خمینی کبیر/ کشف الاسرار/ ص 323
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی است که در فضای مجازی، سایتی با نام "پایگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت" راه اندازی شده است که زیر نظر حجت الاسلام محمد حسن وکیلی از اساتید فلسفه مشهد مقدس، می باشد. برای مشاهده این سایت، اینجا را کلیک کنید.
بنده تصمیم گرفتم لینک بعضی مطالب مهم را که تاکنون در سایت ایشان موجود است، برای استفاده دوستان قرار بدهم و توصیه میکنم دوستان این مطالب را حتما مطالعه کنند. لینک های أهمّ مطالب را می توانید در ادامه مطلب مشاهده کنید.
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
در دیداری ، از آیة الله بهجت درباره ی آیة الله میرزا مهدی اصفهانی پرسیدم.
ایشان پاسخ دادند:
« ایشان در اواخر عمر، از آنچه در مورد فلسفه و فلاسفه گفته بود، برگشته بود و این معنا برای من ثابت شده است.
آقای خمینی می فرمود: [ آقا میرزا مهدی ] می خواست دست مرا ببوسد... »
آیة الله ری شهری ، زمزم عرفان ، ص 134
یکی از اشکالاتی که به فلسفه شده است، این است که «هشام بن حکم» که از شاگردان دو قرآن ناطق؛ امام صادق و امام کاظم علیهما السلام می باشد، کتابی در "رد بر ارسطو" نوشته است و از آنجا که هشام جزء شاگردان نزدیک به امام بوده است، پس لابدّ نظر او همان نظر امام است و امام صادق و امام کاظم علیهما السلام نیز با فلسفه مخالف بوده اند! بر فرض بپذیریم که رد هشام بر ارسطو، مساوی با رد بر فلسفه اسلامی می باشد؛ و نیز بر فرض بپذیریم که رد هشام بر اصل فلسفه بوده است نه نقدی بر بعضی نظریات فلسفی – که در میان خود فلاسفه نیز امری رایج است -؛ و نیز بر فرض بپذیریم که رد برهانی بر فلسفه، خود، تایید فلسفه نیست،
اگر از این اشکالات صرف نظر کنیم، پاسخی که در ادامه از آیت الله جوادی آملی می آید، قابل تأمل است.
بسم الله الرحمن الرحیم
عجب داستانی دارند این مخالفین فلسفه و عرفان... امروز با چهره ای جدید قدم به میدان نهاده و از گذشته خود چیزی نمیگویند... میرزا مهدی اصفهانی رسما اعلام میدارد: ترجمه کتب فلسفی به عربی از مصیبت سقیفه بزرگتر بود... انجمن حجتیه که دو اصل اساسی داشت: مبارزه با فلسفه و عرفان , عدم دخالت در سیاست... به یاد بیاوریم نامه تاریخی امام به گورباچوف را که در واقع معرفی اسلام حقیقی به جهانیان بود... دشمن از میدان دادن به این فرقه اهدافی چند لایه را دنبال میکند... در برابر هجمه ها، موسسه امام خمینی، به تنهایی میتواند بار حوزه های علمیه را به دوش بکشد... علامه حسن زاده که در تمام مراحل سخت انقلاب، تمام قد به دفاع از انقلاب و رهبری برخاسته... و تواضعشان در برابر ولی امر مسلمین بی نظیر و زبانزد خاص و عام است... همان نقشی که وهابیت در جهان بازی میکند، این جریان درون جامعه شیعه بازی میکنند... برخی از اینان بزرگان فلسفه و عرفان را نعوذبالله حرام زاده و عرفان ملاصدرا را عرفان یهودی معرفی میکنند...
بسم الله الرحمن الرحیم
این جملات امام خمینی کبیر است خطاب به خودپرستان! فرو رفتگان در شهوات و
حیوانیت! مغروران! گرفتاران در حب نفس و حب دنیا!
پس گوش جان بسپارید به کلام امام روح الله رضوان الله علیه.....
بسم الله الرحمن الرحیم
یا من لا هو الا هو
سوال حجت الاسلام غرویان از محضر علامه حسن زاده
سوال: اندیشه تضاد « عقل و نقل» چرا و چگونه پدید آمد؟
حضرت استاد: عقل و نقل هرگز تضاد و تنافری با هم ندارند. اصولاً علم، جز آنچه کتاب و سنّت می گوید، نیست.عقل و نقل در طول هم هستند.همان مطالب کتاب و سنّت رادر رتبه ای بالاتر و با دیدی عمیقتر نگریستن،حکمت و فلسفه است.البته این مطلب، ریشه ای بس دراز دارد که مجال تفصیل آن نیست.ملاّ صدرا گفته ای دارد که می گوید: «حاشا الشریعة الحقّه الإلهیّة البیضاء أن تکون أحکامها مصادمة للمعارف الیقینیة الضروریّة و تبّاً لفلسفة تکون قوانینها غیر مطابقة للکتاب و السنّة».اصولاً فلسفه ای که بخواهد خلاف کتاب و سنت سخن گوید، فلسفه نیست!
منبع: در محضر استاد/ص18.
یاحق
