هو
یکی از شاگردان عارف کامل مرحوم حاج سیدهاشم حداد می گوید:
اگر از آثار اذکار خاص و طی الارض و خوارق عادات و کرامات از ایشان سوال می کردیم، ما را نهی میکردند و میفرمودند:
هو
یکی از شاگردان عارف کامل مرحوم حاج سیدهاشم حداد می گوید:
اگر از آثار اذکار خاص و طی الارض و خوارق عادات و کرامات از ایشان سوال می کردیم، ما را نهی میکردند و میفرمودند:
استاد فربهی نقل میکردند:
از حکیم بزرگوار جناب آیت الله جوادی سوال کردند: آیا شما غیر از خداوند قائل به وجود موجوداتی دیگر هستید؟
ایشان پاسخ دادند: اگر آن موجودات دیگر، آیه ی خداوند و عین الربط به او باشند، قائل به وجود آنها هستیم، ولی اگر وجودی مستقل و بریده از خداوند داشته باشند، قائل به وجود آنها نیستیم.
یا حق
بسم
الله الرحمن الرحیم
یا هو یا من لا هو الا هو
أنّ الوجود لا ثانی له: وجود، دومی ندارد و واحد است.
(علامه طباطبایی، بدایة الحکمة)
الهی؛ دو، وجود ندارد و یکی را قرب و بعد نبود.
(علامه حسن زاده آملی، الهی نامه)
یک روز، خسته از علوم رسمی - که سر به سر قیل است و قال - این جمله علامه حسن زاده را، با خط شکسته نستعلیق در کاغذی نوشتم و مقداری با فتوشاپ روی آن کار کردم.
قل هو الله أحد ؛ الله الصّمد ؛ لم یلد و لم یولد ؛ ولم یکن له کفوا أحد
مقدمه: تشکیک در وجود، یعنی اینکه وجود در عین اینکه «واحد» است، دارای مراتب است؛ از ضعیفترین مرتبه شروع میشود و همینطور ادامه می یابد تا به شدیدترین مرتبه میرسد.
حال در رابطه با تشکیک در وجود، و اینکه این تشکیک حقیقتا به چه تعلق گرفته، سه قول وجود دارد:قول مشّائین: تشکیک عامی
عده ای از مشّائین قائل شدند به اینکه مفهوم وجود نسبت به وجودات خارجی، مشترک معنوی است(نه مشترک لفظی) و این «مفهوم مشترک» است که نسبت به وجودات مختلف، تشکیک دارد؛ و خود موجودات مختلف، حقیقت واحد تشکیکی ندارند بلکه موجودات مختلف بتمام الذات با هم متباینند.مثال: در خارج نورهای متباینی داریم، مثل نور شمع؛ نور لامپ و نور خورشید. ولی......
جز هستی دوست در جهان نتوان یافت
در نیست نشانه ای ز جان نتوان یافت
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
در کون و مکان به غیر آن نتوان یافت
یا حقبسم الله الرحمن الرحیم
چند وقت پیش به یک شعری برخوردم که یک بیت بیشتر نیست، ولی خیلی گویا و شیواست:
چون شود آهن ز آتش سرخ رنگ / پس "انا النار" است لافش بی درنگ
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
دلداده ی عشقم و نرفتم بیراه / راهی به جز این نیست خدایست گواه
در هر چه نظر کنم نبینم جز عشق / لا حول و لا قوّة الا بالله
دیوان اشعار، ص 221.
یا حق
هستی ماسوی، معدوم موجود نماست!
علامه حسن زاده، هزار و یک نکته
یا حق