بسم الله الرحمن الرحیم
نجوایی از علامه حسن زاده آملی متناسب با این روزها:
الهی! رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم؛ تو از ما بگذر...
منبع: الهی نامه
یاحق
بسم الله الرحمن الرحیم
نجوایی از علامه حسن زاده آملی متناسب با این روزها:
الهی! رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم؛ تو از ما بگذر...
منبع: الهی نامه
یاحق
ای کاش از حجاب غفلت بیرون می آمدیم و با چشمان قلب، مشاهده میکردیم که لحظه به لحظه در معرض امتحانات الهی هستیم تا از وقت و دقیقه ها و ثانیه های عمرمان به دقت استفاده می کردیم؛ همانگونه که در ساعات نزدیک به شروع امتحان درسی، بیشترین دقت و وسواس را در استفاده از دقیقه ها و حتی ثانیه هایمان داریم، چرا که خطر امتحان را نزدیک می بینیم.
اما گویا امتحانات الهی را برای خود کاملا بی خطر می دانیم و باوری به امتحانات دائمی خداوند نداریم که اینچنین وقتمان را در اباطیل صرف می کنیم؛ و هنالک خسر المبطلون... .
نکته آخر: یادمان نرود که در امتحانات الهی، پارتی بازی و تقلب ممکن نیست، که: و لله جنود السموات و الارض؛ و در صورت مردود شدن یا مقبول نشدن، امکان برگشت و جبرانی نیست.
یا حق
اگر سالک متحول و صاحب استقامت قوی و مراقبه دقیق، در راه جهاد اکبر و سیر و سلوک الی الله قدم بگذارد، البته راه برای او آسان، و حقایق آنسوئی برایش بزودی حاصل می شود. اما برای اغلب سالکان که از راه ماندگان و کم استقامتان و کم همتان اند و گردنه های سخت و تاریک و باریک در پیش دارند؛ چه دلنشین سروده است حکیم الهی قمشه ای:
راه، سخت و منزل، دور... شام، تار و مه، بی نور...
پای، خسته؛ دل، رنجور... رهبرا تو خود دانی...
و چه دلنشین سروده است آخوند محمد شیرازی، ملقب به حافظ :
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل کجا دانند حال ما، سبکباران ساحل ها...
و چه دلنشین سروده است عارف بالله علامه حسن زاده آملی:
صبا گو آن امیر کاروان را... مراعاتی کند این ناتوان را...
که ره دور است و تاریک است و باریک... به دوشم میکشم بار گران را...
برای دریافت فایلی زیبا از استاد صمدی آملی که در آن همین اشعار علامه حسن زاده نیز بصورت مناجات خوانده می شود، اینجا را کلیک کنید. توصیه میکنم این فایل را تا آخر گوش دهید.
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
آه...
الهی؛ دلمان را غبار غفلت گرفته؛ غفلت از معنویت، غفلت از اولیای الهی، غفلت از طعم حضور، غفلت از مراقبت، غفلت از محاسبه، غفلت از تو... که غفلت از تو عذابی جانکاه است...
پروردگارا؛ به حق صحف آسمانیت، به حق انبیائت، به حق اولیائت، به حق محمد و آل محمد، به حق علی و زهرا و حسن و حسین... ما را از غفلت نجات بده...
ما را ز ما بگیر و خودت را به ما بده...
در ادامه مطلب، ابیات و جملاتی مناسب با حال، گرد آمده است؛ امید آنکه جانهای خفته را بیدار کند...
آه...
زبان، خامه ندارد سر بیان فراق ٭٭٭ و گرنه شرح دهم با تو داستان فراق...
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال ٭٭٭ به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق...
سری که بر سر گردون به فخر می سودم ٭٭٭ به راستان که نهادم بر آستان فراق...
چگونه باز کنم بال در هوای وصال ٭٭٭ که ریخت مرغ دلم پر، در آشیان فراق...
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی ٭٭٭ فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق...
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود ٭٭٭ ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق...
اگر به دست من افتد فراق را بکشم ٭٭٭ که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق...
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست ٭٭٭ تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق...
ز سوز عشق دلم شد کباب دور از یار ٭٭٭ مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق...
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق ٭٭٭ ببست گردن صبرم به ریسمان فراق...
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ ٭٭٭ به دست هجر ندادی کسی عنان فراق...
من تا بحال کسی را نفرین نکرده ام و سینه خود را تسلیم کینه و حقد ننموده ام. من به ندرت به درگاه خدا دعا کرده ام، هیچگاه نخواسته ام که اراده خود را به قوت دعا بر خدا تحمیل کنم. من به خدا و به عدالتش، علاج و تدبیرش ایمان دارم و تسلیم محض اراده و مشیت اویم.
----------------
عارفانه، شهید چمران، ص ۱۵۰
یا حق