عارفانه

عارفانه

» ............ بسم الله الرحمن الرحیم ............ «
»................... لا اله الّا الله .................... «
» .................. لا اله الّا هو .................... «
» ................ إن الحکم الا لله .................. «
» ............. انا لله و انا الیه راجعون .............. «
» ............ ان الله هو الحق المبین ............. «
» ............. و هو معکم أینما کنتم .............. «
» ............ ما شاء الله لا قوّة الّا بالله ............ «
» ........... کل شیء هالک الّا وجهه ............ «
» ........... قل هو الله احد الله الصمد ............ «
» ........... الله نور السموات و الارض ............ «
» .......... کان الله بکلّ شیء محیطا ............. «
» ......... و ما تشاؤون إلا أَن یشاء الله ........... «
» ........ و نحن اقرب الیه من حبل الورید ......... «
» ....... و إن من شیء الا یسبّح بحمده ......... «
» ....... أنطقنا الله الذی أنطق کلّ شیء ......... «
» ...... لمن الملک الیوم لله الواحد القهار ........ «
» ..... و ما رمیت إذ رمیت و لکن الله رمی ........ «
» ..... هو الأوّل و الآخر و الظّاهر و الباطن ........ «
» .... واعلموا أنّ الله یحول بین المرء و قلبه ...... «
» ... و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون ..... «
» .. ما یکون من نجوی...الا هو معهم أینما کانوا .. «
» و لله المشرق والمغرب فأینما تولّوا فثم وجه الله «
»ولله یسجد من فی السماوات والارض طوعا وکرها
»کل من علیهافان ویبقی وجه ربک ذولجلال والاکرام
-:-:-:-:-:-:-:-:-
الهی؛ آهم جهنم سوز است
نوشتجاتی از رسوای غفلت: ر- ص

صبحست ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شودخراب
مارا ز جام باده گلگون خراب کن

الهی به جان خراباتیان
کزین تهمت هستی‌ام وارهان

هدف از این وبلاگ، اشتیاق نفوس مستعده به حقایق عرفانی و سیر و سلوک عملی و لقاء الله می باشد.
استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است.
یا حق

بایگانی
آخرین نظرات دوستان
سایتها و وبلاگهای فلسفی و عرفانی

مرز بین انجام وظیفه و اخلاص با حب شهرت و مقام

دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

گاهی انسان خیال میکند که انجام عملی خاص، وظیفه اوست؛ مثلا خیال می کند که قبول فلان مسئولیت یا حتی به دنبال آن مسئولیت رفتن، وظیفه اوست. یا مثلا بعضی طلبه ها احساس میکنند که در سالهای اولیه طلبگی، به دنبال تبلیغ رفتن یا امام جماعت شدن، وظیفه آنهاست. یا مثالی دیگر اینکه بسیاری احساس میکنند وبلاگ نویسی و اظهار نظر در مسائل گوناگون دینی و اخلاقی و عرفانی، وظیفه آنهاست. بنظر میرسد در بسیاری موارد، حبّ شهرت طلبی و مقام طلبی، رهزن انسان شده و شیطان، انسان را توجیه میکند که الآن این کار وظیفه توست و انسان هم خیال میکند در انجام آن کار اخلاص دارد. ولی انسان باید در این قبیل مسائل، با خود خلوتی کند و دو سوال را از وجدان خود بپرسد تا انگیزه الهی را از انگیزه شیطانی و نفسانی باز شناسد؛

سوال اول اینکه آیا واقعا وظیفه فعلی و دارای اولویت او، همین مسئولیت یا امام جماعت شدن یا وبلاگ نویسی است؟! آیا واقعا وظایف مهمتری ندارد؟! مثلا آیا کسی که به دنبال فلان مسئولیت سیاسی یا ورزشی یا ... می رود، وظایف مهمتری مثل رسیدگی به خانواده خویش یا رسیدگی به وضع فرهنگی جامعه و امثال ذلک ندارد؟ و یا مثلا آن طلبه، آیا فعلا درس خواندن و کسب اطلاعات کافی و لازم برایش وظیفه نیست؟ اگر با اطلاعات ناقص بخواهد جامعه یا اهل مسجدی را هدایت کند، آیا گمراهی آنها بیشتر از هدایت آنها نمی شود؟ آیا خود را مهذب ساخته که میخواهد مردم را تهذیب کند؟ همچنین در مساله وبلاگ نویسی – مثلا وبلاگهای مذهبی- آیا این مدیر وبلاگ هنوز اطلاعات کافی از مسائل دینی دارد که میخواهد نظر خود را از دین در وبلاگ بنویسد؟ آیا فعلا وظایف مهمتری مانند سیر مطالعاتی مبنایی و منظم از دین ندارد؟ آیا وقت زیادی که پای اینترنت برای وبلاگ نویسی میگذارد، همان وقت را هم برای تهذیب نفس خود میگذارد؟

سوال دومی که انسان باید از وجدان خودش بپرسد این است که آیا بخاطر حب شهرت طلبی و مقام طلبی و بزرگ شدن در چشم دیگران و تمجید و تعریف دیگران، این شخص به دنبال این اعمال نرفته است؟! اگر شخص دیگری پیدا شود و همان مسئولیت یا امامت جماعت یا وبلاگ نویسی را انجام دهد و همان احساس وظیفه هایی که ما میکردیم، او آنها را انجام دهد، آیا باز هم ته دلمان نمیخواهد که به سراغ همان مسئولیت و امامت جماعت و وبلاگ نویسی برویم و در چشم دیگران مشهور شده و نام ما بر سر زبان دیگران بیفتد؟ آیا از تمجید دیگران خوشحال میشویم و از نکوهش آنها دلگیر؟ مثلا از کمبود آمار وبلاگ یا کمبود مأمومین در نماز جماعتمان دلگیر نمیشویم؟ آیا اینکه هر روز کیفیت مسئولیتمان و کیفیت وبلاگمان و... را بهتر میکنیم، بخاطر خوشایند دیگران است یا اینکه میخواهیم وظایفمان را در قالب بهتری ارائه دهیم و لو دیگران از ما تمجید و تعریف نکنند؟ آیا واقعا در آن مسئولیت و... خلأ و کمبودی وجود دارد که حتما با وجود ما باید آن پر شود و شخص با صلاحیت دیگری برای انجام آن وجود ندارد؟

این سوال ها از وجدان، باعث میشود انسان بفهمد آیا واقعا با اخلاص و بخاطر وظیفه به دنبال این اعمال رفته است یا اینکه اغراض شیطانی و هواهای نفسانی و حب شهرت طلبی و مقام طلبی، مشوّق او بوده است.

یا حق

نظرات  (۱۳)

دعوت نامه:

سلام
اگه دوست دارید سال تحویل شهدای عاشورا و شهدای کربلای ایران رو زیارت کنید،
به وبلاگ فانوس شب تشریف بیارید
و همراه ما،زیارت وارث و زیارت شهدا رو در ابتدای سال،قرائت کنید.
و از خدا بخواهید تا به حق این عزیزان،ظهور امام غایب مون رو در این سال قرار بده.
تا از ثواب زیارت این بزرگواران بهده مند شویم.
برای اطلاعات بیشتر به آدرس زیر سر بزنید:
http://fanous-e-shab.blogfa.com/

عیدتان مبارک.
التماس دعا
با مطلب((توجیه اصطلاحات رایج در اشعارعرفانی)) به عنوان عیدانه در خدمتیم.
ما را از نظراتتان بی بهره مگذارید.
سلام بزرگوار

سال نو مبارک / التماس دعا




سلام دوست عزیز
عید شما هم مبارک
محتاجیم به دعای خیرتان
یا علی مدد
تسلیم مطلق بفرمان

حضرت حق سبحان "م الله" آقا ابراهیم میرزایی

تنها راه نجات آدمیان است.

www.alamehaghvaedalat.com

www.nazaratemardomi.com

www.mafaatiholnejaat.com

www.wujudolnoor.com

parsayan11@gmail.com
وسعت اشکم که چشم ابر نیست

چاره ای غیر از نماز صبر نیست

چشم من از چرخ پرکوکب تر است

بعد از امشب روزم از شب، شب تر است

مرهمی خرج دل چاکم کنید

همرهان همراه او خاکم کنید
یا زهرا
با سلام
به مناسبت فاطمیه یه طرح صلوات گذاشتیم تقدیمیه از طرف همه به آقا،کل فاطمیه هر مقدار صلواتی که دوست دارید تقدیم به آقا کنید رو میتونید تو نظرات ثبت کنید...
هدیه به آقامون حضرت ولی عصر"ارواحنافداه"تو این طرح صلوات دسته جمعی شرکت کنید و به هر کسی که دوست داشتید خبر بدید.
"الهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم"
یا زهرا
  • محمدرضا حقیقت
  • سلام چرا چندوقته یادم نبودبیام اینجا؟؟؟
    وبلاگ رهپویان عشق
    www.rahpuyaneeshgh.blogfa.com
    وبلاگ رهپویان عشق
    www.rahpuyaneeshgh.blogfa.com
  • ابوالفضل عبادی
  • سلام وبلاگ خیلی خوبیه .
    احسنت افرین روح الله




    سلام دوست گرامی
    نظر لطف شماست
    التماس دعا
    یا حق
    یالطیف
    سلام علیکم
    خداقوت
    ایام فاطمیه را خدمت شما محب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت عرض می نمایم.
    سال نو را هم بر شما تبریک عرض نموده و سالی سراسر نکوئی و سعادت و سلامتی برایتان آرزوی دارم.
    مطلبتان را مطالعه نمودم. تمام مطالب صحیح است و نصب العین وجودمان انشاءالله...
    اما در مورد بخش وبلاگ نویسی 50-50 با مطلبتان موافق هستیم...
    شهید آوینی: کار را برای خدا نکنید بلکه برای خدا کار کنید.خدا رحمتش کند.
    یا زهرا سلام الله علیها
    سلام علیکم
    در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری ، در پاسخ به دکتر معین که ذکر نام های مغ و آتشکده و...را تمایل شعرا به آیین زردشتی می دانست، شاعر این شعر را شمس الدین مغربی ذکر کرده است.




    سلام علیکم
    ممنون
    پس گویا مرحوم شبستری هم اشعاری شبیه به همین در توجیه اصطلاحات عرفانی و شاعرانه داشتند.
    یا حق
    برادر گرامی
    سلام علیکم
    بلی کاملا درست فرمودید.
    در گلشن راز گشتی زدم در صفحه 49 شعری شبیه به این بود اما عین این نبود.
    احتمالا مرحوم مغربی از مرحوم شبستری تاثیر گرفته است چون جناب شبستری حدود 62 سال از مغربی زودتر به دنیا آمده است.کلمات شعر هم بسیار شبیه است.
    به هرحال شعری که جنابعالی از مرحوم شبستری به یاد داشتید را عرض می کنم تا بهره ببریم.شعر شبستری بدین شرح است:

    این قسمت را مثلا کسی از شبستری می پرسد:
    چـه خواهــد مـرد معنـی زان عبـارت
    کـه دارد سوی چشم و لب اشارت
    چـه جـوید از سـر زلف و خط و خــال
    کسی کاندر مقامات است و احوال
    شراب و شمع و شاهد را چه‌معنی است
    خراباتی شدن آخر چه دعوی است
    بـت و زّنـار و ترسـایـی در ایـن کـوی
    همه کفر است ور نه چیست برگوی
    کسـی کـو حل کنـد این مشـکلـم را
    نثــار او کنــم جــان و دلـــم را

    و شبستری نیز در پاسخ چنین می سراید:

    هر آن چیزى که در عالم عیان است
    چو عکسى ز آفتاب آن جهان است‏
    جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
    که هر چیزى به جاى خویش نیکوست‏
    تجلّى، گه جمال و گه جلال است
    رخ و زلف آن معانى را مثال است‏
    صفات حق تعالى لطف و قهر است
    رخ و زلف بتان را زان دو بهر است‏
    چو محسوس آمد این الفاظ مسموع
    نخست از بهر محسوسند موضوع
    ندارد عالم معنى نهایت
    کجا بیند مر او را چشمْ غایت‏
    هر آن معنا که شد از ذوق پیدا
    کجا تعبیر لفظى یابد او را
    چو اهل دل کند تفسیر معنى
    به مانندى کند تعبیر معنى
    که محسوسات از آن عالم چو سایه است
    که این چون طفل و آن مانند دایه است
    التماس دعا





    سلام علیکم
    ممنون از لطف شما برادر
    محتاجیم به دعا
    یا حق

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">