در سیر مطالعاتی فلسفه و عرفان، ابتدا فلسفه بخوانیم و سپس عرفان، یا برعکس؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بخشی از سخنرانی استاد حسن رمضانی، به مناسبت روز بزرگداشت صدرالمتألهین(ره) تقدیم می شود:
خود جناب آخوند از عرفان نظری بهره برد، بلکه میتوانیم بگوییم صرف نظر از ابعاد شخصیتی دیگر ایشان، آنچه که در مقام اثبات و علوم تخصصیِ ایشان نمود بیشتری دارد همان عرفان نظری است که از آن بهره برد و بعد حاصل آن را در حکمت متعالیه به زبان فلسفه ارائه کرد. لذا اگر کسی حکمت صدرائی را از یک استاد متضلع و خبیر فرا بگیرد، میتواند آن را مقدمه خوبی برای ورود به عالم عرفان نظری قرار دهد. بر همین اساس حضرت استاد آیت الله جوادی آملی استفادۀ از نوارهای درس تمهید و همچنین درس فصوصشان را مشروط به خواندن حداقل جلد 2 اسفار صدرالمتألهن کرده بودند یعنی بنابر نظر ایشان حکمت صدرایی پیش زمینه بسیار خوبی است برای رسیدن به عرفان و بهره بردن از دروس عرفان نظری. این خود نوعی تأثیر حکمت صدرائی در عرفان نظری است.
البته بیانی را که ما از حضرت استاد حسن زاده آملی(حفظهالله) داریم بر عکس این است که من هر دو را درست میدانم.
حضرت استاد حسن زاده آملی (حفظه الله تعالی )میفرمودند: اگر کسی این صحف عرفانی را بخواند یعنی کتابهای تمهید، فصوص و مصباح را بخواند، میتواند سخن صدرا را خوب بفهمد و آن را صحیح تلقّی کند. بنابر نظر حضرت استاد جوادی آملی حکمت صدرایی در فهم عرفان نظری موثر است و بنابر نظر حضرت استاد حسن زاده آملی عرفان نظری در فهم حکمت صدرایی تاثیر دارد و هر دو سخن درست است؛ زیرا فهم ابتدایی از حکمت صدرایی یک حرف است و فهم عمیق و فهم نهایی آن حرفی است دیگر.
چون این دو با هم فرق میکند؛ بنا بر این می توان گفت: فهم ابتدایی حکمت صدرا مقدمه فهم عرفان نظری است همانگونه که حضرت استاد جوادی می فرمایند و عرفان نظری مقدمه فهم عمیق و نهایی حکمت صدرایی است همانگونه که حضرت استاد حسن زاده فرموده اند. لذا آن مطلبی را که از حضرت علامه طباطبایی یک وقتی نقل کردیم معنا پیدا می کند. مرحوم مطهری نقل می کند که علامه طباطبایی می فرمود: وقتی که ما اسفار میخواندیم روی مباحث آن خیلی کار میکردیم چون هم پیش از درس پیش مطالعه داشتیم و هم بعد از درس، درس را تقریر کرده و می نوشتیم به نحوی که کم کم این گمان در ما به وجود آمد که اگر آخوند سر از قبر در آورد و بخواهد مباحث خودش را تقریر کند به این خوبی و زیبایی که ما تقریر می کنیم نمیتواند تقریر کند. این باوری بود که جناب علامه به آن رسیده بود. بعد ایشان میفرمود: وقتی که خدمت جناب آقا سید علی آقای قاضی رسیدیم و ایشان از اصالت وجود و اعتباریّت ماهیّت سخن گفت آنجا بود که من فهمیدم که از اسفار حتی یک حرف را هم نفهمیدم. این یعنی چه؟
این در حقیقت همان وجه جمعی است که خدمتتان عرض کردم و گفتم فهم ابتدایی از فلسفه صدرا زمینه برای عرفان نظری است و عرفان نظری مقدمه فهم عمیق سخن آخوند است چون یقیناً با خواندن فصوص و تمهید بهتر میشود کلام آخوند و فلسفه آخوند را فهمید.
برای مطالعه متن کامل سخنان شنیدنی استاد رمضانی در این جلسه، (و از جمله داستان مشاهده ملاصدرا در رؤیا توسط علامه حسن زاده آملی) اینجا را کلیک کنید.
یا حق
- ۹۳/۰۷/۲۳