اختلاف وظایف و درجات عارفان؛ از نظر آیت الله مصباح یزدی
آیا مسیر عرفان عملی درجه بندی مشخصی دارد تا بتوان بر اساس آن عارفان را درجه بندی کرد؟ آیا اختلاف روش ها در عارفانی مثل حضرت امام و آیت الله بهجت و آیت الله بهاء الدینی و علامه طباطبایی، به معنای تضاد بین آنهاست؟ آیا اختلاف عارفان در تشخیص وظایف دلالت میکند که حتما یکی اشتباه میکند؟ دلیل اصلی اختلاف عارفان در تشخیص وظایف چیست؟ آیا بر فرض اشتباه کردن عارفی در تشخیص وظیفه، مجوّزی برای سوء ظن به او می شود؟ آیا در صدر اسلام و بین خود اهل بیت علیهم السلام نیز چنین اختلاف روشی در انجام وظیفه وجود داشت؟
اینها شبهاتی مهم است که آیت الله مصباح یزدی به خوبی به آنها پاسخ داده اند.
آنچه در ادامه می آید سخنان آیت الله مصباح یزدی در مراسم گرامیداشت آیت الله بهجت است که در تاریخ 26 اردیبهشت 1391 ایراد شده است. و در پایان، ایشان کرامتی از آیت الله بهجت ذکر میکنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیتالله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع تعدادی از اساتید و طلاب مدرسه علمیه رشد، ضمن گرامیداشت یاد وخاطره حضرت آیتالله بهجت گفت: سیر تکاملی انسان یک سیر خطی نیست که درجه بندی مشخص داشته باشد و مثلا کسی که به درجه بالایی برسد، قطعا واجد همه درجات پایینتر باشد و بر اساس آن بتوان بزرگان را رده بندی کرد و یکی را در صدر قرار داد و بقیه را به ترتیب سلوکشان بعد از او قرار داد، بلکه جهات روحی انسان، بسیار متنوع است.
علامه محمدتقی مصباح یزدی با اشاره به این تعبیر مشهور که " تجلیات الهی برای اولیای خدا متنوع است " ادامه داد: ممکن است کسانی در جهاتی ترقی داشته باشند و افرادی در جهاتی دیگر.
وی با بیان نمونههایی گفت: بنده بزرگانی را زیارت کردم که هرکدام ویژگیهای خاصی داشتند که عین آن ویژگی را نمیتوان در فرد دیگر پیدا کرد. به عنوان نمونه آیتالله بهجت و آیتالله بهاء الدینی هر دو از بزرگان بودند، اما گاهی که هر دو برای شرکت در مراسمی مانند ختم صلوات دعوت میشدند، در همین مدت کوتاه نیز میشد تفاوتها و اختلاف روشها را در این دو بزرگوار مشاهده کرد، اما این بدان معنی نیست که حتما یکی کاملتر از دیگری است.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه حتی گاهی چند نفر که تحت نظر یک استاد تربیت شده اند، در مشی و روش و منش باهم متفاوت هستند، ادامه داد: آیتالله بهجت، علامه طباطبائی و حاج شیخ عباس قوچانی هر سه از شاگردان آیتالله قاضی بودند، اما رفتارهای آنان با یکدیگر متفاوت بود، مثلا علامه طباطبائی درس فلسفه و تفسیر داشتند و حاج شیخ عباس قوچانی در همان نجف که تدریس فلسفه امری نامطلوب بود، در منزل خود به تدریس اسفارمی پرداختند، اما آیتالله بهجت حتی یک درس در علوم عقلی نیز نگفتند و حتی در بحث هایشان عدم استفاده از الفاظ فلسفی نمود داشت.
وی با اشاره به وجود اختلاف سلیقه در روش و مشی بزرگان ادامه داد: حتی این بزرگان در روشهای تربیت شاگرد و توصیه به افراد نیز با یکدیگر تفاوت داشتند، مثلا علامه طباطبائی یک سری برنامههای مترتب بر هم را توصیه میکردند که فرد با عمل به برنامه اول، برنامه دوم را انجام دهد، در حالی که چنین روشی در خصوص آیتالله بهجت وجود نداشت و از سوی دیگر حضرت امام(ره) نیز به عنوان یکی از بزرگان، مشی و روشی کاملا متفاوت از این بزرگواران داشتند، اما این اختلاف سلیقهها به معنای تضاد نیست.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به نمونههایی از این تفاوتها در مشی و روش بزرگان، خطاب به طلاب گفت: اگر در آینده با بزرگانی که دارای اختلاف سلیقه با یکدیگر بودند، برخورد کردید، نباید گمان کنید حتما یکی درست میگوید و دیگری اشتباه میکند و از همین رو حضرت امام(ره) با وجود اختلاف مشی خود با آیتالله بهجت، به ایشان علاقه بسیار زیادی داشتند و آیتالله بهجت را به کسانی معرفی میکردند که از ایشان برای پیدا کردن معلم اخلاق راهنمایی میخواستند.
وی خاطر نشان کرد: نقطه مشترک بین این بزرگان علیرغم وجود اختلاف سلیقه در روش و مشی، باور به این مسأله است که انسان باید بندگی خدا کند؛ و البته بندگی خداوند در عمل ممکن است نسبت به افراد مختلف متفاوت باشد، به عنوان نمونه همانگونه که عبادات مالی متوجه کسی که مالی ندارد نمیشود، در زمینه تکامل نیز چنین است و گاهی استعدادهای ذاتی و شرایط به گونهای است که برای شخصی اقتضای یک نوع رفتار و برای دیگری اقتضای رفتار دیگری دارد.
این استاد فلسفه و تفسیر ادامه داد: این اختلاف روش در انجام وظیفه حتی در صدر اسلام نیز وجود داشت و امری طبیعی است، مثلا بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، رفتار حضرت زهرا(س) با امیرالمؤمنین (ع) تفاوت داشت، ایشان با خلیفه اول به محاجه پرداخت، ولی حضرت علی(ع) چنین نکرد، این بدین معنی نیست که یکی به تکلیفش عمل کرده و دیگری خیر، بلکه وظایف و تکالیف هرشخصی متفاوت است.
وی افزود: علاوه بر اینکه گاهی با توجه به شرایط مختلف، تکالیف واقعی افراد و روش انجام وظیفه برای افراد، متفاوت میشود، گاهی در وظیفه ظاهری نیز غیر معصوم ممکن است اشتباه کند و این اشتباه به معنای فاسق بودن آن فرد نیست، همانگونه که در زمان مشروطیت مراجع در خصوص حمایت یا مخالفت با مشروطه اختلاف نظر داشتند و در یک طرف صاحب کفایه به عنوان شاخص طرفداری از مشروطه و صاحب عروه به عنوان شاخص مخالفت با مشروطه حضور داشتند، اما هر دو وظیفه خود را چنین تشخیص دادند و هیچ گروهی، گروه دیگر را فاسق نمیدانستند.
وی خطاب به طلاب خاطر نشان کرد: شما در اوایل جوانی هستید و رفتارهای مختلفی از بزرگان مشاهده خواهید کرد، لذا حتی اگر برخی رفتارها به نظر شما صحیح نیست، نباید سبب سوء ظن شما نسبت به بزرگان شود.
آیتالله مصباح در خصوص ویژگیهای مرحوم آیتالله بهجت گفت: آنچه که بنده به عنوان ویژگی شاخص آیتالله بهجت در ایشان مشاهده کردم، تأکید ایشان بر رعایت احکام ظاهری شرعی است، یعنی انجام واجبات و ترک محرمات. البته منظور این نیست که برای رسیدن به تکامل تنها همین کافی است، بلکه مراد این است که تا این قدم اول برداشته نشود، گامهای بعدی برداشته نخواهد شد و اگر کسی در راه خدا گام اول را بردارد، خداوند برای برداشتن گامهای بعدی رهایش نخواهد کرد و وظیفهاش را به او مینمایاند.
وی رعایت آداب شرعی و مستحبات به ظاهر کوچک را از دیگر ویژگیهای آیتالله بهجت دانست و با اشاره به خاطراتی از ایشان خاطر نشان کرد: بنده کمتر کسی را دیدهام که مثل ایشان در همه رفتارها، به آداب شرعی و مستحبات و مکروهات دقت داشته باشند.
علامه مصباح یزدی با اشاره به مقامات آیتالله بهجت ادامه داد: حاج شیخ عباس قوچانی که آیتالله قاضی ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی میکردند، بعضی از مقامات آیتالله بهجت در همان بدو نوجوانی و زمانی که هنوز محاسنشان نروئیده بود، را برای من بیان کردند و حتی آقای قوچانی از بنده قول گرفتند که تا وقتی زنده هستند، به کسی نگویم؛ به عنوان نمونه، آیتالله بهجت از همان اوایل تکلیف در نماز چیزهایی را مشاهده میکردند که گمان میکردند همه وقتی نماز میخوانند آنها را میبینند و بعد متوجه شدند همگان این چیزها را درک نمیکنند.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: خدا بخلی ندارد که آنچه به بندگان خوب داده به دیگران هم بدهد، اما درک آن تنها یک راه دارد و آن اطاعت خداست.
وی ادامه داد: ما باید اول بفهمیم خدا از ما چه میخواهد که این شناخت در گرو درس خواندن جدی است و از طرفی باید انگیزه اصلی خود را اطاعت از خدا قرار دهیم تا مبتلا به آفات عالمان دنیا پرست نشویم و آنچه بیش از همه در این مسیر به ما کمک میکند، کیمیای توسل و گدایی از اهل بیت(ع) است که بهترین و سادهترین راه است، چرا که گدایی سرمایه و مؤونه نمیخواهد.
یا حق
همان طور که می دانید مدتی است عده ای با روش های مختلف امام نقی (ع)، امام زمان حضرت مهدی (عج) و ولایت فقیه را توهین و تمسخر می کنند.
برای مقابله سایبری و خدمت به امام نقی (ع) وبلاگ "امام نقی (ع)" را با آدرس زیر لینک کنید:
http://yanaghi.mihanblog.com/post/tag/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D9%86%D9%82%DB%8C
با تشکر