الهی؛ آهم جهنم سوز است... (خط شکسته نستعلیق)
آه...
بار الهآ ؛
آهم جهنّم سوز است...
حضرت علامه حسن زاده آملی
--------------------------------
خط از این حقیر
.......
عُمری گذارنده ایم در درکِ مقام؛
غافل که بُوَد مقام در ترکِ مقام؛
نی در مقام حاصل آمد، نی ترک؛
پس ما چه کسیم، اولئک کالانعام...
.......
ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب
حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب
از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا ازین سراب
هرچه فراگرفتم و هرچه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب
هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خواب
این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند
در خرقهشان به غیر "منم" تحفهای میاب
ما عیب ونقص خویش، و کمال و جمال غیر
پنهان نمـوده ایم چو پیـری پس خضاب
دم بر نیار و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهُده، گفتار ناصواب
.......
صبحست ساقیا قدحی پر شراب کن؛
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن؛
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب؛
ما را ز جام باده گلگون خراب کن...
آه از غفلت ها..
آه از خودبینی ها..
آه از خودخواهی ها..
آه از اتلاف وقت ها..
آه از گذشت عمر..
آه از مشغولیتهای لغو..
آه از ساخته شدن اَبَدها..
الهی؛ آهم جهنّم سوز است..
«رسوای غفلت»
- ۹۶/۰۱/۲۶