فایدۀ تحمل مشکلات و بلایا و آزارها (+ضرورت جهاد با حب نفس)
عن أبی عبد اللّه، علیه السّلام، قال إنّ فی کتاب علىّ، علیه السّلام: أنّ أشدّ النّاس بلاء النّبیّون، ثمّ الوصیّون، ثمّ الأمثل فالأمثل. و إنّما یبتلى المؤمن على قدر أعماله الحسنة، فمن صحّ دینه و حسن عمله، اشتدّ بلاؤه. و ذلک أنّ اللّه تعالى لم یجعل الدّنیا ثوابا لمؤمن و لا عقوبة لکافر. و من سخف دینه و ضعف عقله قلّ بلاؤه. و إنّ البلاء أسرع إلى المؤمن التّقىّ من المطر إلى قرار الأرض.
-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
علامه عارف کبیر حسن حسن زاده آملی:
بسى روز و بسى ماه و بسى سال *** گذشته از من برگشته اقبال
چه بگذشت و چه بگذشت و چه بگذشت *** بیا مى پرس از کوه و در و دشت
بیا مى پرس از کوه گل اندام *** چه بر ما مى گذشت از بام تا شام
بیا مى پرس از کوه دماوند *** چه کرده با من الطاف خداوند
بیا مى پرس هم از کوه مازش *** بیا مى پرس از رود هَرازش
بیا مى پرس هم از رود آلش *** بگو با تو حسن چون بود حالش
بیا مى پرس از دریا و بیشه *** ز دیه اهلم و دیه تمیشه
بیا مى پرس از شهر و دیارم *** بیا مى پرس از اسک و زیارم
بنالم از زیارم از زیارم *** ز نیش مار با دست یسارم
چه گویم از زیار و زهر مارش *** که در انگشت دستم برده کارش
جوانى کمتر از سن مُراهِق *** گزیده بنصرم را مار مارق
ز زهرش آن چنان بى تاب گشتم *** که گویى ، گویى از سیماب گشتم
چو مشکى از ها آکنده ، گشتم *** بسى مردم دوباره زنده گشتم
ز سوز زهر و از آماس اندام *** نه در شب خواب و نه در روز آرام
نه مامم بر سرم بود و نه بابم *** پرستارم که بوده ؟ پیچ و تابم
زحیّه از حیاتم دست شستم *** شگفتا که حیات تازه جستم
ز لطف حق دوباره زنده گشتم *** چو خورشید فلک تابنده گشتم
بیا مى پرس از لیل و نهارم *** شتاء و صیف و پائیز و بهارم
بیا مى پرس از ایران بى نون *** ازین مولد این یونس ذوالنّون
بیا از ماه و از استاره مى پرس *** ز شبهاى من بیچاره مى پرس
بیا مى پرس هم از صبح صادق *** که ما را بود یک یار موافق
به تقدیر یگانه داور من *** ز خردى مادرم رفت از سر من
پس از چندى پدر هم شد روانه *** سوى خلد برین جاودانه
چه گویم ز آنچه آمد بر سر من *** پس از فقدان آن دو گوهر من
نمودم اندکى از خود حکایت *** مپندارى که مى باشد شکایت
چه باشد مشربم یعقوبى اى دوست *** که نیش و نوش آن هر دو چه نیکوست
مر آن مشرب مرا آورده در راه *** که أشکوا بثّى و حزنى الى الله
ز مردم تا گران جانى بدیدم *** به القاءات سبّوحى رسیدم
هر آن زخمى که دیدم از زمانه *** براى فیض حق بودى بهانه
ز ادبار و ز اقبال خلایق *** ندیدم جز محبت هاى خالق
هر آن چیزى تو را کز آن گزند است *** براى اهل دل آن دلپسند است
بَدان را هست بر ما حق بسیار *** چو حق مردم پاکیزه کردار
بسى در جزر و مد روزگارم *** بَدان را دیده ام آموزگارم
مرا استاد کامل کرد آگاه *** که التوحید أن تنسى سوى الله
کلمه 227/ هزار و یک کلمه
-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.
عارف کبیر امام روح الله خمینی کبیر در شرح حدیث پانزدهم از چهل حدیث، مهمترین فایده بلایا را قطع محبت از شجرۀ خبیثۀ دنیا و اهل دنیا، و خروج از بیت مظلم نفس و خودخواهی میدانند. و در شرح حدیث سی و هفتم، ضرورت خروج از بیت مظلم "حب نفس" (که حب دنیا نیز هست) را اینچنین عارفانه بیان میکنند:
« اوّل شرط تحقق سیر إلى اللّه، خروج از بیت مظلم نفس و خودى و خود خواهى است، چنانچه در سفر حسّى عینى تا انسان به منزل و جایگاه خویش است، هر چه گمان مسافرت کند بگوید من مسافرم، مسافرت تحقق پیدا نکند. مسافرت شرعى [تحقق پیدا نکند] مگر به خروج از منزل و اختفاى آثار بلد، همین طور این سفر عرفانى إلى اللّه و مهاجرت شهودى تحقق پیدا نکند مگر به خروج از بیت مظلم نفس و اختفاى آثار آن. تا جدران تعینات و دعوت اذان کثرت در کار است، انسان مسافر نیست، گمان مسافرت است و دعوى سیر و سلوک است! قال تعالى: وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إلَى اللَّه وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه. »
(نکته تکمیلی: بهترین کتاب ها در اخلاق، شرح چهل حدیث و شرح جنود عقل و جهل از امام قدس سره است و قابل مقایسه با دیگر کتب اخلاقی نیست. تا جوانید حتما غنیمت بشمارید! همچنین کتاب آداب الصلوة امام ره نیز بسیار عالی و تاثیر گذار است. از دست ندهید)
-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
کلیک کنید: مرحوم حداد در اثر تحمل ناسزاهای مادر زن به مقام تجرد روح رسید
-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
و آخر دعویهم أن الحمد لله رب العالمین .....
- ۹۳/۰۳/۱۶
http://link.elinachat.com/