شعر هاتف غیبی خطاب به جناب میرزا ربیع شیرازی
بسم الله الرحمن الرحیم
ساعت هشت صبح روز چهارشنبه..دوازدهم آبان ماه سنه هزار و سیصد و سی و سه هجری شمسی بود که در محضر انور استاد معظم، علامه بزرگوار آقا شیخ محمد حسین فاضل تونی–رضوان الله علیه-شرح علامه قیصری ساوی بر فصوص الحکم شیخ اکبر طائی را درس می گرفتیم؛ مبحث آن روز اوایل فصّ آدمی در بیان «فاقتضی الأمر جلاء مرآة العالم فکان آدم عین جلاء تلک المرآة و روح تلک الصورة...» بوده است، حضرت استاد –روحی فداه- از استادش آقا میرزا هاشم اشکوری، و آن جناب از استادش آقا محمدرضا قمشه ای، و آن جناب از استادش آقا سیدرضی لاریجانی، و آن جناب از استادش آقا میرزا ربیع شیرازی حکایت فرمود که جناب میرزا ربیع شیرازی در ریاضت و سیر و سلوک بود؛ وقتی، از هاتفی که خود او را ندیده بود، می شنود: ز عقل و هوش بیرون نزد ما آی / که عقل و هوش را ره نیست آنجای
راقم گوید سرش این است که شهود ملکوتی با عقول اکتسابی حاصل نمی شود، فافهم.
------------------------------
علامه حسن زاده، انسان در عرف عرفان، ص 19.
یا حق